وقتی به خانه ام رفتم و مستقل شدم، دو سوالی که بارها و بارها مطرح می شد، هر روز آزارم می داد. برای ناهار چی درست کنم؟ شام چی درست کنم؟ خوشبختانه صبحانه را با نان و پنیر و چای خوردم وگرنه سکته می کردم.
فکر کردن به اینکه هر روز چه چیزی بپزم مانند فکر کردن به معادلات دیفرانسیل است و حتی بدتر از آن زمانی است که متوجه می شوم چیزی برای پختن غذا کم است. بنابراین مجبور شدم سریع بروم آن را بخرم. هر روز همین چرخه را تکرار می کردم تا اینکه یک روز به خودم گفتم این اتفاق نمی افتد! نصف روز به این فکر می کنم که چه غذایی درست کنم و نیمی از روز را مشغول آشپزی، خرید و شستن ظرف ها هستم.
تمرکز کافی برای مطالعه یا وقت آزاد برای تفریح ندارم.
اینجا بود که تصمیم گرفتم برنامه ریزی کنم. یک برنامه استراتژیک برای اقدام! غذاهایی را که می توانم درست کنم بنویسید و لیست مواد تشکیل دهنده را بنویسید تا بتوانم هفته ای یک بار چیزهایی را که نیاز دارم بخرم.
حتماً باید بپرسید که این چه ربطی به استراتژی محتوا دارد؟ اتفاقاً خیلی مهم است. یک لحظه صبر کنید، من ارتباط را توضیح می دهم و با هم یاد می گیریم که چگونه یک استراتژی محتوا بنویسیم.من از توسعه تکنیک آشپزی خود فقط دو هدف دارم: اول اینکه بدانم در چه روزی می خواهم چه نوع غذایی را با چه موادی درست کنم. دوم اینکه غذایی که میپزم باید خوشمزه باشه 🙂
در بازاریابی مبتنی بر محتوا، هدف از ساخت یک استراتژی محتوا مشابه است. اول اینکه می خواهیم بدانیم چگونه کارمان را انجام دهیم و دوم اینکه نتیجه بگیریم. نتیجه کسب رتبه در نتایج گوگل، افزایش بازدید، لایک، فروش و غیره چیست؟
بخشی از خدمات ما در ناوین توسعه استراتژی محتوا است. با تجربه ای که برای تدوین استراتژی برای کسب و کارهای مختلف داریم، مهم ترین نکات و اصول را برای شما توضیح می دهیم.
استراتژی محتوا چیست؟
استراتژی محتوا طرحی است که در آن از محتوا (متن/صوت/نوشته) برای دستیابی به اهداف تجاری استفاده می شود. به عنوان مثال، هدف کسب و کار شما ممکن است آگاهی از برند باشد، برای رسیدن به این هدف، می توانید یک استراتژی محتوایی ایجاد کنید که بیشتر بر سئو تمرکز دارد. برای اینکه وب سایت شما در نتایج جستجو برای کاربران ظاهر شود و ترافیک سایت شما افزایش یابد. اگر هدف شما فروش است، باید محتوای مناسبی برای تمام مراحل سفر مشتری از ابتدا تا خرید داشته باشید.یک استراتژی محتوای موفق، مخاطبان هدف شما را در هر مرحله از قیف درگیر می کند و آنها را به سمت خرید سوق می دهد. حتی بعد از خرید هم آنها را می گیرید.
به طور خلاصه، استراتژی محتوا دارای بخش های اصلی زیر است:
تعیین هدف (کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت)
توصیف برند (هویت برند، ارزش ها، ماموریت، چشم انداز و غیره)
شرح محصولات و خدمات تجاری یا فردی
مشتریان و مخاطبان خود را بشناسید (انسان و انسان)
تحلیل کاندیدا
تحقیق موضوعی
نقشه سفر مشتری
راهنمای نگارش محتوا (لحن، ساختار، سئو، رنگ ها و غیره)
کانال ها و نحوه اشتراک گذاری محتوا
محتوای تقویم
شاخص های عملکرد
همه این بخش ها در قالب های مختلف مانند صفحه گسترده (مانند فایل اکسل)، متن، جدول، لیست و غیره نوشته می شوند. ما یک بار فرآیند را توسعه می دهیم، اما در طول کار باید همیشه چشمی به روند داشته باشیم.
ما نباید از روش تدوین شده در استراتژی منحرف شویم مگر اینکه شاخص های عملکرد در گزارش های کوتاه مدت یا بلند مدت نشان دهد که به اهداف نمی رسیم. در این مورد، ما استراتژی را تغییر دادیم.
چرا باید استراتژی محتوا بنویسیم؟ آیا واقعا لازم است؟
اگر تجربه تولید محتوا در وبلاگ یا شبکه اجتماعی را دارید، حتما هر روز به فکر یافتن موضوعی بوده اید.خیلی وقت ها مردم گیج می شوند، آیا این موضوعی که می خواهم محتوا بسازم مربوط به سایت یا صفحه ام است یا خیر؟
مهمتر از آن اینکه بدون استراتژی نمی دانیم کاری که انجام می دهیم در راستای هدف ماست یا خیر؟
بدون استراتژی، بازاریابی محتوای شما به هر سمتی پیش می رود و هرگز نمی توانید مسیر مشخصی داشته باشید. حتما بخوانید: این خط، این علامت! بدون استراتژی به جایی نخواهید رسید
هدف کلی از نوشتن استراتژی محتوا این است که تعریف کنید چه چیزی به شما کمک می کند چه کاری و چگونه انجام دهید.
مزایای توسعه یک استراتژی محتوا چیست؟
مزایای داشتن یک استراتژی محتوا به قدری زیاد است که اگر از همان ابتدا آن را به درستی دریافت نکنید و به دنبال آن ادامه دهید، فقط پول و زمان خود را هدر می دهید.
به طور کلی، این فرآیند به تضمین و نتایج بهتر از بازاریابی مبتنی بر محتوا کمک می کند. ما می توانیم این مزایا را به صورت زیر ساده کنیم:
کاهش زمانی که صرف تولید محتوا می کنید
تولید محتوای هدفمند برای دستیابی به اهداف تجاری
احتمال موفقیت را افزایش دهید
برتری و موقعیت نسبی نسبت به رقبا در بازار
کاهش هزینه و زمان آموزش کارکنان
وب سایت سئوی پیشرفته
یکپارچگی محتوا
استراتژی چگونه بر سئو تاثیر می گذارد؟
الگوریتم های گوگل در سال های اخیر بسیار قدرتمند شده اند و هر روز به هوش انسان نزدیک می شوند.اکنون هوش مصنوعی می تواند رابطه بین کلمات و جملات را درک کند. در واقع روبات های نرم افزاری که محتوای وب سایت ها را بررسی می کنند می توانند محتوا و کیفیت را درک کنند.
گوگل تمام تلاش خود را می کند تا به مردم دسترسی پیدا کند. خنده دار است که چگونه برخی از مردم تمام تلاش خود را می کنند تا مانند ماشین عمل کنند. همه کارشناسان و مهندسان گوگل می گویند که شما باید محتوای خود را برای کاربران بنویسید و به راحتی آن را پیدا کنید. برای کشف بهترین سیستم سازگار با گوگل نیازی به خسته کردن خود نیست. هنگامی که برای کاربر محتوا ایجاد کردید و رضایت آنها را جلب کردید، گوگل ارزش بیشتری به محتوای شما می دهد.
البته این توصیه به معنای بی فایده بودن تمام نکات سئو نیست. در تمام کارهای سئو سعی می کنیم موتور جستجوی گوگل ما و محتوای ما را به راحتی تشخیص دهد. بنابراین ما به دنبال ترفندهای گوگل یا جادوگری نیستیم!
بنابراین در واقع، اگر کاربران و افراد را در نظر بگیرید، آینده گوگل هستید. مقصد نهایی گوگو انسانیت است.
خط آخر: شما در حال نوشتن استراتژی محتوا برای کاربران هستید، نه گوگل، و “نوشتن محتوا برای کاربران” به معنای جلب توجه جدی گوگل است.بیایید به موضوع توسعه یک استراتژی محتوا برای سایت شما برگردیم. در ادامه مراحل تدوین استراتژی محتوا را توضیح می دهیم.
دوره آموزشی مدیریت محتوا و استراتژی
بدون یک استراتژی خوب و البته مدیریت خوب، بازاریابی محتوا بی فایده است. بنابراین لازم است استراتژی با دانش و مهارت کافی تدوین شود.
در این دوره آنلاین از موسسه نوین، چیزی در مورد استراتژی و مدیریت محتوا ناگفته نمانده و در پایان دوره شما به یک متخصص تمام عیار تبدیل خواهید شد که می تواند برای کسب و کار خود برنامه ریزی کند.
برای اطلاع از موضوعات درسی به این صفحه بروید.
حالا قبل از اینکه به قسمت بعدی مقاله برویم، ویدیوی زیر را تماشا کنیم و ایده هایی که معلم استراتژی محتوا برای ما گذاشته است را ببینیم:
مراحل تدوین استراتژی محتوا
برای هر سایت و هر کسب و کاری که می خواهد استراتژی محتوا بنویسد، باید این مراحل را طی کنید. حتما بخوانید: استراتژی محتوا چیست؟
مرحله 1: اهداف خود را برای توسعه یک استراتژی محتوا مشخص کنید
ابتدا هدف خود را از بازاریابی محتوا برای سایت خود مشخص کنید.اگر این مرحله به خوبی انجام شود، تمام مراحل بعدی شما را راهنمایی می کند و در انبوهی از داده های خام گیج نمی شوید.
فوکوس دقیقا به شما می گوید که به دنبال چه چیزی باشید و کدام کانال ها را برای آن بررسی کنید. در واقع هدف شما نوری است که شما را در تاریکی راهنمایی می کند.
در ادامه چند نمونه از اهدافی که می تواند مورد توجه شما یا مشتری باشد را بیان می کنم.
نرخ تبدیل را افزایش دهید
ترافیک سایت را افزایش دهید
مشارکت و تعامل کاربران در سایت خود را افزایش دهید
برای پول اسم و رسمی بسازید
افزایش فروش و درآمد
بنابراین، مطمئن شوید که نیازی نیست یکی از موارد بالا را هدف قرار دهید، شاید بخواهید همزمان دو یا سه چیز را هدف قرار دهید، اما لطفاً حرکت نکنید و اشتباه و مقصدها را تنظیم نکنید – اهداف نجومی چون همه هدف و بیهوده می شوید و به هیچ یک از اهداف نمی رسید نمی توانید حق با شما باشد.
مهمترین چیز در مورد هدف شما این است که یک مسیر روشن برای رسیدن به هدف خود داشته باشید. فقط “ترافیک بیشتر را هدایت نکنید”. دقیقاً تصمیم بگیرید که چه مقدار و چه زمانی ترافیک دریافت کنید. اهداف خود را مشخص، قابل اندازه گیری، دست یافتنی، به موقع و دقیق بیان کنید.در مورد این 5 قسمت در تنظیم هدف SMART توضیح داده ایم. به عنوان مثال، «افزایش 15 درصدی فروش در سه ماه» یک هدف کاملا مشخص است. شاخص هایی که برای عملکرد تعیین می کنید بر اساس این اهداف است.
یافتن شغل سودآور در اینترنت بهترین راه را در فرصت های اینترنتی برای مشاوره رایگان به شما نشان می دهیم، هم اکنون با ما تماس بگیرید شروع می کنم 021-58438 داخلی 1
مرحله 2: وضعیت فعلی کسب و کار خود را به طور کامل بررسی کنید
پس از تعیین هدف کلی، لازم است وضعیت کلی کسب و کار خود را به طور کامل ارزیابی کنید. نکات زیادی در این بررسی وجود دارد، در این بخش مهمترین موارد را برای بررسی شما انتخاب می کنم.
1. ارزیابی وضعیت عمومی شرکت
برای بررسی این بخش کافیست پاسخ سوالات این بخش را بیابید.
درآمد این شرکت چگونه است؟
چه محصول یا خدماتی برای این شرکت سودآورتر است؟ چرا این محصول برای شرکت سودآور است؟ آیا تقاضای بازار برای این محصول بیشتر است یا روی برندسازی و تبلیغات این محصول کار بیشتری شده است؟ یا هر دلیل دیگری (این سوال یکی از سوالات مهم شماست.زیرا بخش مهمی از استراتژی آن حول محور خدمات محبوب شرکت می چرخد.
ساختار تیم فروش چگونه است؟ چه پارامترهایی برای آنها مهم است؟
2. استراتژی محتوای فعلی شرکت را مرور کنید
روند مقالات وبلاگ شرکتی چگونه است (البته اگر وبلاگ دارید). رویکرد فعلی شرکت به محتوا تاکنون چگونه بوده است؟
چه کسی در مورد موضوعات و محتوا تصمیم می گیرد؟
آیا یک تیم محتوا یا محتوای جداگانه ای وجود دارد که توسط کارکنان سایر بخش ها ایجاد شده است؟
این گروه در حال حاضر چه نوع محتوایی تولید می کند؟
عوامل اصلی تمایز شرکت چیست؟
برای اینکه کار شما راحت تر شود، سه تکنیک کلی برای بررسی محتوای فعلی سایت را مشخص می کنم:
بررسی محتوای فعلی بر اساس Google Analytics: تمام صفحات سایت، وبلاگ و صفحات فرود را بر اساس شاخص های Google Analytics بررسی کنید. موارد بسیار مهمی که باید به آنها توجه کنید شامل نرخ پرش، کل زمان حضور در سایت و تعداد بازدید از صفحه است.
این مرحله به شما کمک می کند پتانسیل کلمات کلیدی سایت خود را بسنجید.ببینید سایت شما در چه کلمات کلیدی رتبه خوبی دارد، روی کدام کلمات کلیدی باید بیشتر سرمایه گذاری کنید و محتوای شما ضعیف است و به قدرت بیشتری در سایت نیاز دارد. اگر نمی دانید چگونه از گوگل آنالیتیکس استفاده کنید، به راهنمای کامل گوگل آنالیتیکس در وبلاگ نوین مراجعه کنید.
بررسی بر اساس تکنیک های سئو: در این مرحله فقط باید یک بررسی کوتاه در مورد کیفیت بک لینک ها، مفید بودن سایت و مواردی از این قبیل انجام دهید.
بررسی منظره محتوای فعلی: آیا وضعیت فعلی محتوای شما کاربرپسند است؟ آیا کاربران با شما تعامل داشته اند؟ چقدر بازخورد دریافت کرده اید؟ در حال حاضر چه نوع مخاطبی را با محتوای خود درگیر می کنید؟ محتوای شما در بازار کجاست؟ (اگر با این مفهوم بازاریابی فوق العاده مهم آشنا نیستید، حتما مقاله تاثیر محتوا بر قیف بازاریابی را در وبلاگ ما مطالعه کنید).
3. هویت برند خود را به محتوا متصل کنید
اگر هویت برند تجاری خود را مشخص کرده اید و فقط می خواهید بازاریابی مبتنی بر محتوا را شروع کنید، نام تجاری شما باید در محتوا نیز ظاهر شود حتما بخوانید: همه چیز درباره ایجاد محتوا در اینستاگرام.
محتوای شما باید به برند کمک کند و مهمتر از آن محتوای شما نباید ارزش ها، چشم انداز و ماموریت متفاوتی با برند شما داشته باشد.بررسی کنید که چه مسائل، مشکلات و نیازهایی توسط برند اولویت بندی شده است. در تولید محتوا هم همین را در نظر بگیرید. تشخیص بصری را به عنوان پایه قرار دهید. تصاویر استفاده شده در مقالات، سرفصل ها و غیره می توانند به برندسازی کمک کنند.
مرحله 3: کلمات کلیدی کسب و کار خود را پیدا کنید
اجازه بدهید من آن را در این راه. تقریباً همه چیز به موضوعات مرتبط است. تحقیق کلمات کلیدی به سه دلیل مهم است:
تحقیق کلمات کلیدی به شما کمک می کند تا بفهمید کاربران به دنبال چه چیزی هستند، چه سوالاتی دارند و به چه چیزی در فضای کاری شما نیاز دارند.
کلمات کلیدی یکی از مهمترین درگاهها برای کلیک کاربران و هدایت ترافیک به سایت شما از طریق گوگل هستند.
گوگل همچنین کسب و کار شما را راحت تر شناسایی می کند. در واقع، ابزار اصلی گوگل برای درک کسب و کار و جایگاه شما، کلمات کلیدی شما هستند.
اما مراقب باشید که کل استراتژی شما نباید بر اساس کلمات کلیدی و سئو نوشته شود. کلمات کلیدی و سئو باید یک عامل مهم در استراتژی محتوای شما باشد. کلمات کلیدی می توانند باعث ایجاد محتوای خوب در ذهن شما شوند. اما این کافی نیست.شما باید این موضوعات را با ایده ها و نیازهای تجاری خود ترکیب کنید تا بتوانید بهترین محتوای ممکن را بنویسید.
چگونه موضوع را مطالعه کنیم؟
ده ها ابزار و خدمات مختلف وجود دارد که به شما در یافتن کلمات کلیدی کمک می کند. توجه داشته باشید که داشتن یک لیست طولانی از کلمات کلیدی مرتبط با کسب و کار و محصول شما کافی نیست. دسته بندی و اولویت بندی این موضوعات مهم است.
ابزارهایی مانند kwfinder، keywordtool، کلمات پیشنهادی در جستجوی گوگل و یکی از بهترین، Google Keyword Planner مفید هستند. بقیه به خودت مربوطه. بنابراین همیشه در نظر داشته باشید که تحلیل و قضاوت شخصی در شناسایی موضوعات و قصد کاربر از استفاده از آنها بسیار مهم است.
با توجه به اینکه این فقط یک بحث طولانی و مفصل است، می توانید هر آنچه را که باید بدانید و بهترین کلمات کلیدی برای کسب و کار خود را در «دوره تحقیقاتی کلیدواژه جدید» بیابید.
مرحله 4: رقبای خود را در تجارت خود بررسی کنید
یکی از مهمترین و اساسیترین گامها برای توسعه یک استراتژی محتوایی برای وبسایت شما، تجزیه و تحلیل رقبا است.یک روش ساده و مفید برای تجزیه و تحلیل نامزد وجود دارد:
از گوگل بزرگ کمک بخواهید. چگونه؟ فقط کلمات کلیدی مورد نظر خود را در گوگل جستجو کنید و لینک های بالای نتایج جستجو را شناسایی کنید. این کار ساده به معنای شناسایی مهم ترین نامزدها در زمینه کاری شماست. حالا کافی است سری به سایت های آن ها بزنید و اپلیکیشن های مختلف آن ها را بررسی کنید.
مثلا وبلاگ دارند یا نه؟ وبلاگ آنها چه دسته بندی هایی است، چه موضوعاتی را در وبلاگ پوشش داده اند، در کدام شبکه های اجتماعی حضور دارند. به شبکه های اجتماعی آنها سر بزنید و آنها را بررسی کنید.
در تجزیه و تحلیل کاندیدا، ما می خواهیم موارد زیر را درک کنیم:
در کدام موضوعات هنوز محتوا تولید نکرده اند؟
قوت و ضعف آنها در چیست؟
چه محتوایی بالاترین نرخ تعامل را دارد (لایک، کامنت و غیره)
تمرکز اصلی محتوا چیست؟
در چه رشته هایی رتبه می گیرند یا خیر؟
به طور کلی، ما می خواهیم روند دیگران را از تحلیل رقبا درک کنیم. با این کار استراتژی بهتری نسبت به رقبای خود ایجاد می کنیم و مهمتر از آن بخشی از سوژه ها، بازار و جامعه را هدف قرار می دهیم که هدف رقبای ما نیست. به این ترتیب کار ما راحت تر می شود.البته این پایان ماجرا نیست.
حال باید به سراغ چنین کسب و کارهایی یا رقبای خارجی رفت و سایت های خارجی را بررسی کرد. این نیز به شما کمک زیادی خواهد کرد. زیرا تمامی سایت ها و وبلاگ های خارجی از کیفیت بالایی برخوردار هستند و اگر بتوانید در زمینه کاری خود به سطح جهانی نزدیک شوید، مطمئنا برنده خواهید شد و از تمامی رقبای خود (یا شاید حتی از همه رقبا) پیشی خواهید گرفت.
نگران تقلید نباشید، تقریباً تمام کسب و کارهای موفق در هر زمینه ای تا حد ممکن شبیه نمونه های خارجی هستند. کافی است به درستی و هوشمندانه از آنها مشاوره بگیرید.
همانطور که می بینید، تجزیه و تحلیل رقبا بخش مهمی از استراتژی محتوا است. در سرویس بازاریابی اینترنتی: از میلیون تا میلیارد به صورت کاملا حرفه ای به شما توضیح می دهیم که چگونه باید رقبای خود را تحلیل و بررسی کنید. به عنوان یک تولید کننده محتوا، باید دنیای دیجیتال مارکتینگ را بشناسید. پس این دوره را از دست ندهید! در ویدیوی زیر در مورد فروش آنلاین صحبت می کنیم و توصیه می کنیم حتما تماشا کنید:
مرحله 5: پرسونای مشتری خود را ایجاد کنید
شخصیت مشتری مجموعهای از شخصیتهای خیالی است که دارای الگوهای رفتاری، اهداف، نیازها و ویژگیهای شخصیتی است که به مخاطب ایدهآل ما نزدیک است.پرسونا به شما کمک می کند تا بدانید رفتارهای مشتری شما چیست، چگونه به مسائل مختلف واکنش نشان می دهد، چه موانع ذهنی آنها را از شما دلسرد می کند، چه اهدافی دارند، به چه چیزی نیاز دارند و در نهایت چه کاری می توانید در مورد آنها انجام دهید. . پس از شناخت مخاطبان، می توانید یک برنامه بازاریابی موثر تنظیم کنید، نیازهای مخاطبان را برآورده کنید و آنها را به مشتریان وفادار برند خود تبدیل کنید. حتما بخوانید: تفاوت استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا را بدانید!
درباره پرسونا، پیشنهاد می کنیم مقاله مربوط به شخصیت مشتری را در وبلاگ ما مطالعه کنید.
در این مرحله می خواهیم بدانیم مشتریان فعلی چه کسانی هستند و مشخصات و ویژگی های آن چیست.
مشخصات و امکانات به شرح زیر است:
مشتریان این شرکت چه کانال هایی را از شرکت خریداری می کنند؟
آیا آنها آنلاین خرید می کنند؟ تلفنی سفارش میدن؟ یا تمایل بیشتری به خرید حضوری دارند؟
در چه سطح اقتصادی هستند؟
با چه لحنی می خواهند صحبت کنند؟ خیلی رسمی یا صمیمی؟
به چه سرگرمی هایی علاقه دارند؟
همه اینها درست است، اما چگونه می توان مخاطب ایجاد کرد؟
ما در وبلاگ جدید کار را برای شما آسان کرده ایم.به صفحه هویت برند و مشتری در آکادمی نوین بروید و این جدول را تکمیل کنید. تکمیل این جدول به شما کمک می کند تا یک شخصیت مشتری برای خود ایجاد کنید. قبل از پر کردن این بخش، اگر اطلاعات کاملی در مورد مشتریان خود ندارید، می توانید از طریق پیامک یا ایمیل برای مشتریان خود پرسشنامه ارسال کنید و بر اساس داده های جمع آوری شده در این پرسشنامه ها، پرسشنامه پرسونای مشتری را تکمیل کنید.
به طور معمول با روش هایی مانند تحقیق از مشتریان همیشگی می توانید فردی را آماده کنید، اما اگر کسب و کاری راه اندازی کرده اید یا امکان پرسش مستقیم وجود ندارد، تا حدود زیادی خودتان می توانید پاسخ ها را حدس بزنید.
در ادامه نحوه ارسال پرسشنامه و نحوه رسیدن به نتایج خوب را توضیح می دهیم.
چگونه یک پرسشنامه معتبر و مفید برای مشتریان خود ارسال کنیم؟
یکی از بهترین راه ها برای ارسال نظرسنجی به مشتریان از طریق ایمیل و پیامک است. اگر می خواهید برای مشتریان خود ایمیل بفرستید، مطمئن شوید که ایمیل شما انگیزه کافی برای مشتریان ایجاد می کند و به شما زمان زیادی می دهد.به عنوان مثال در ازای پر کردن این نظرسنجی، هدیه بدهید یا کد تخفیف ارسال کنید.
اما قبل از انتشار گسترده این مطالعه، چند نمونه را برای افراد مختلف ارسال کنید تا هرگونه سوال منفی را برطرف کنید.
مثلا من یک بار در یک شرکت مشاوره کار می کردم. همیشه تست های انسانی با پاسخ های بله و خیر وجود دارد که باید از مشتریان دریافت کنیم. بعد از مدتی نتایج عجیب و بی ربط به نظر می رسند. ما برای مدت طولانی بررسی می کنیم تا ببینیم دقیقاً چه چیزی اشتباه است. شاید باورتان نشود، اما وجود فعل منفی در جمله باعث سردرگمی کاربران می شود. به عنوان مثال، “من عصبی نیستم.” در این حالت کاربران دچار سردرگمی می شوند که اگر عصبی نباشند پاسخ آنها مثبت یا منفی است. بنابراین ما همه کلمات را به کلمات مثبت تغییر دادیم، مانند “غم من” و نتایج به نسبت منفی تر بود.
نظرسنجی تلفنی نیز می تواند کار شما را تکمیل کند، اگرچه اگر بخواهید با هر مشتری تماس بگیرید، بسیار وقت گیر و گران است. فقط برای مشتریان عادی که خیلی بیشتر از دیگران از خدمات شما استفاده کرده اند تماس بگیرید و سوالات دقیق تری بپرسید.مرحله 6: اطلاعات خود را بررسی کنید
اکنون تمام اطلاعات مورد نیاز خود را از اینجا به آنجا جمع آوری کرده اید. اما اینها فقط دسته ای از داده های خام هستند که بی فایده هستند مگر اینکه آنها را تجزیه و تحلیل کنید. به عبارت دیگر، اطلاعات باید در این سطح در دسترس باشد.وقتی به خانه ام رفتم و مستقل شدم، دو سوالی که بارها و بارها مطرح می شد، هر روز آزارم می داد. برای ناهار چی درست کنم؟ شام چی درست کنم؟ خوشبختانه صبحانه را با نان و پنیر و چای خوردم وگرنه سکته می کردم.
فکر کردن به اینکه هر روز چه چیزی بپزم مانند فکر کردن به معادلات دیفرانسیل است و حتی بدتر از آن زمانی است که متوجه می شوم چیزی برای پختن غذا کم است. بنابراین مجبور شدم سریع بروم آن را بخرم. هر روز همین چرخه را تکرار می کردم تا اینکه یک روز به خودم گفتم این اتفاق نمی افتد! نصف روز به این فکر می کنم که چه غذایی درست کنم و نیمی از روز را مشغول آشپزی، خرید و شستن ظرف ها هستم.
تمرکز کافی برای مطالعه یا وقت آزاد برای تفریح ندارم.
اینجا بود که تصمیم گرفتم برنامه ریزی کنم. یک برنامه استراتژیک برای اقدام! غذاهایی را که می توانم درست کنم بنویسید و لیست مواد تشکیل دهنده را بنویسید تا بتوانم هفته ای یک بار چیزهایی را که نیاز دارم بخرم.
حتماً باید بپرسید که این چه ربطی به استراتژی محتوا دارد؟ اتفاقاً خیلی مهم است. یک لحظه صبر کنید، من ارتباط را توضیح می دهم و با هم یاد می گیریم که چگونه یک استراتژی محتوا بنویسیم.من از توسعه تکنیک آشپزی خود فقط دو هدف دارم: اول اینکه بدانم در چه روزی می خواهم چه نوع غذایی را با چه موادی درست کنم. دوم اینکه غذایی که میپزم باید خوشمزه باشه 🙂
در بازاریابی مبتنی بر محتوا، هدف از ساخت یک استراتژی محتوا مشابه است. اول اینکه می خواهیم بدانیم چگونه کارمان را انجام دهیم و دوم اینکه نتیجه بگیریم. نتیجه کسب رتبه در نتایج گوگل، افزایش بازدید، لایک، فروش و غیره چیست؟
بخشی از خدمات ما در ناوین توسعه استراتژی محتوا است. با تجربه ای که برای تدوین استراتژی برای کسب و کارهای مختلف داریم، مهم ترین نکات و اصول را برای شما توضیح می دهیم.
استراتژی محتوا چیست؟
استراتژی محتوا طرحی است که در آن از محتوا (متن/صوت/نوشته) برای دستیابی به اهداف تجاری استفاده می شود. به عنوان مثال، هدف کسب و کار شما ممکن است آگاهی از برند باشد، برای رسیدن به این هدف، می توانید یک استراتژی محتوایی ایجاد کنید که بیشتر بر سئو تمرکز دارد. برای اینکه وب سایت شما در نتایج جستجو برای کاربران ظاهر شود و ترافیک سایت شما افزایش یابد. اگر هدف شما فروش است، باید محتوای مناسبی برای تمام مراحل سفر مشتری از ابتدا تا خرید داشته باشید.یک استراتژی محتوای موفق، مخاطبان هدف شما را در هر مرحله از قیف درگیر می کند و آنها را به سمت خرید سوق می دهد. حتی بعد از خرید هم آنها را می گیرید.
به طور خلاصه، استراتژی محتوا دارای بخش های اصلی زیر است:
تعیین هدف (کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت)
توصیف برند (هویت برند، ارزش ها، ماموریت، چشم انداز و غیره)
شرح محصولات و خدمات تجاری یا فردی
مشتریان و مخاطبان خود را بشناسید (انسان و انسان)
تحلیل کاندیدا
تحقیق موضوعی
نقشه سفر مشتری
راهنمای نگارش محتوا (لحن، ساختار، سئو، رنگ ها و غیره)
کانال ها و نحوه اشتراک گذاری محتوا
محتوای تقویم
شاخص های عملکرد
همه این بخش ها در قالب های مختلف مانند صفحه گسترده (مانند فایل اکسل)، متن، جدول، لیست و غیره نوشته می شوند. ما یک بار فرآیند را توسعه می دهیم، اما در طول کار باید همیشه چشمی به روند داشته باشیم.
ما نباید از روش تدوین شده در استراتژی منحرف شویم مگر اینکه شاخص های عملکرد در گزارش های کوتاه مدت یا بلند مدت نشان دهد که به اهداف نمی رسیم. در این مورد، ما استراتژی را تغییر دادیم.
چرا باید استراتژی محتوا بنویسیم؟ آیا واقعا لازم است؟
اگر تجربه تولید محتوا در وبلاگ یا شبکه اجتماعی را دارید، حتما هر روز به فکر یافتن موضوعی بوده اید.خیلی وقت ها مردم گیج می شوند، آیا این موضوعی که می خواهم محتوا بسازم مربوط به سایت یا صفحه ام است یا خیر؟
مهمتر از آن اینکه بدون استراتژی نمی دانیم کاری که انجام می دهیم در راستای هدف ماست یا خیر؟
بدون استراتژی، بازاریابی محتوای شما به هر سمتی پیش می رود و هرگز نمی توانید مسیر مشخصی داشته باشید. حتما بخوانید: این خط، این علامت! بدون استراتژی به جایی نخواهید رسید
هدف کلی از نوشتن استراتژی محتوا این است که تعریف کنید چه چیزی به شما کمک می کند چه کاری و چگونه انجام دهید.
مزایای توسعه یک استراتژی محتوا چیست؟
مزایای داشتن یک استراتژی محتوا به قدری زیاد است که اگر از همان ابتدا آن را به درستی دریافت نکنید و به دنبال آن ادامه دهید، فقط پول و زمان خود را هدر می دهید.
به طور کلی، این فرآیند به تضمین و نتایج بهتر از بازاریابی مبتنی بر محتوا کمک می کند. ما می توانیم این مزایا را به صورت زیر ساده کنیم:
کاهش زمانی که صرف تولید محتوا می کنید
تولید محتوای هدفمند برای دستیابی به اهداف تجاری
احتمال موفقیت را افزایش دهید
برتری و موقعیت نسبی نسبت به رقبا در بازار
کاهش هزینه و زمان آموزش کارکنان
وب سایت سئوی پیشرفته
یکپارچگی محتوا
استراتژی چگونه بر سئو تاثیر می گذارد؟
الگوریتم های گوگل در سال های اخیر بسیار قدرتمند شده اند و هر روز به هوش انسان نزدیک می شوند.اکنون هوش مصنوعی می تواند رابطه بین کلمات و جملات را درک کند. در واقع روبات های نرم افزاری که محتوای وب سایت ها را بررسی می کنند می توانند محتوا و کیفیت را درک کنند.
گوگل تمام تلاش خود را می کند تا به مردم دسترسی پیدا کند. خنده دار است که چگونه برخی از مردم تمام تلاش خود را می کنند تا مانند ماشین عمل کنند. همه کارشناسان و مهندسان گوگل می گویند که شما باید محتوای خود را برای کاربران بنویسید و به راحتی آن را پیدا کنید. برای کشف بهترین سیستم سازگار با گوگل نیازی به خسته کردن خود نیست. هنگامی که برای کاربر محتوا ایجاد کردید و رضایت آنها را جلب کردید، گوگل ارزش بیشتری به محتوای شما می دهد.
البته این توصیه به معنای بی فایده بودن تمام نکات سئو نیست. در تمام کارهای سئو سعی می کنیم موتور جستجوی گوگل ما و محتوای ما را به راحتی تشخیص دهد. بنابراین ما به دنبال ترفندهای گوگل یا جادوگری نیستیم!
بنابراین در واقع، اگر کاربران و افراد را در نظر بگیرید، آینده گوگل هستید. مقصد نهایی گوگو انسانیت است.
خط آخر: شما در حال نوشتن استراتژی محتوا برای کاربران هستید، نه گوگل، و “نوشتن محتوا برای کاربران” به معنای جلب توجه جدی گوگل است.بیایید به موضوع توسعه یک استراتژی محتوا برای سایت شما برگردیم. در ادامه مراحل تدوین استراتژی محتوا را توضیح می دهیم.
دوره آموزشی مدیریت محتوا و استراتژی
بدون یک استراتژی خوب و البته مدیریت خوب، بازاریابی محتوا بی فایده است. بنابراین لازم است استراتژی با دانش و مهارت کافی تدوین شود.
در این دوره آنلاین از موسسه نوین، چیزی در مورد استراتژی و مدیریت محتوا ناگفته نمانده و در پایان دوره شما به یک متخصص تمام عیار تبدیل خواهید شد که می تواند برای کسب و کار خود برنامه ریزی کند.
برای اطلاع از موضوعات درسی به این صفحه بروید.
حالا قبل از اینکه به قسمت بعدی مقاله برویم، ویدیوی زیر را تماشا کنیم و ایده هایی که معلم استراتژی محتوا برای ما گذاشته است را ببینیم:
مراحل تدوین استراتژی محتوا
برای هر سایت و هر کسب و کاری که می خواهد استراتژی محتوا بنویسد، باید این مراحل را طی کنید. حتما بخوانید: استراتژی محتوا چیست؟
مرحله 1: اهداف خود را برای توسعه یک استراتژی محتوا مشخص کنید
ابتدا هدف خود را از بازاریابی محتوا برای سایت خود مشخص کنید.اگر این مرحله به خوبی انجام شود، تمام مراحل بعدی شما را راهنمایی می کند و در انبوهی از داده های خام گیج نمی شوید.
فوکوس دقیقا به شما می گوید که به دنبال چه چیزی باشید و کدام کانال ها را برای آن بررسی کنید. در واقع هدف شما نوری است که شما را در تاریکی راهنمایی می کند.
در ادامه چند نمونه از اهدافی که می تواند مورد توجه شما یا مشتری باشد را بیان می کنم.
نرخ تبدیل را افزایش دهید
ترافیک سایت را افزایش دهید
مشارکت و تعامل کاربران در سایت خود را افزایش دهید
برای پول اسم و رسمی بسازید
افزایش فروش و درآمد
بنابراین، مطمئن شوید که نیازی نیست یکی از موارد بالا را هدف قرار دهید، شاید بخواهید همزمان دو یا سه چیز را هدف قرار دهید، اما لطفاً حرکت نکنید و اشتباه و مقصدها را تنظیم نکنید – اهداف نجومی چون همه هدف و بیهوده می شوید و به هیچ یک از اهداف نمی رسید نمی توانید حق با شما باشد.
مهمترین چیز در مورد هدف شما این است که یک مسیر روشن برای رسیدن به هدف خود داشته باشید. فقط “ترافیک بیشتر را هدایت نکنید”. دقیقاً تصمیم بگیرید که چه مقدار و چه زمانی ترافیک دریافت کنید. اهداف خود را مشخص، قابل اندازه گیری، دست یافتنی، به موقع و دقیق بیان کنید.در مورد این 5 قسمت در تنظیم هدف SMART توضیح داده ایم. به عنوان مثال، «افزایش 15 درصدی فروش در سه ماه» یک هدف کاملا مشخص است. شاخص هایی که برای عملکرد تعیین می کنید بر اساس این اهداف است.
یافتن شغل سودآور در اینترنت بهترین راه را در فرصت های اینترنتی برای مشاوره رایگان به شما نشان می دهیم، هم اکنون با ما تماس بگیرید شروع می کنم 021-58438 داخلی 1
مرحله 2: وضعیت فعلی کسب و کار خود را به طور کامل بررسی کنید
پس از تعیین هدف کلی، لازم است وضعیت کلی کسب و کار خود را به طور کامل ارزیابی کنید. نکات زیادی در این بررسی وجود دارد، در این بخش مهمترین موارد را برای بررسی شما انتخاب می کنم.
1. ارزیابی وضعیت عمومی شرکت
برای بررسی این بخش کافیست پاسخ سوالات این بخش را بیابید.
درآمد این شرکت چگونه است؟
چه محصول یا خدماتی برای این شرکت سودآورتر است؟ چرا این محصول برای شرکت سودآور است؟ آیا تقاضای بازار برای این محصول بیشتر است یا روی برندسازی و تبلیغات این محصول کار بیشتری شده است؟ یا هر دلیل دیگری (این سوال یکی از سوالات مهم شماست.زیرا بخش مهمی از استراتژی آن حول محور خدمات محبوب شرکت می چرخد.
ساختار تیم فروش چگونه است؟ چه پارامترهایی برای آنها مهم است؟
2. استراتژی محتوای فعلی شرکت را مرور کنید
روند مقالات وبلاگ شرکتی چگونه است (البته اگر وبلاگ دارید). رویکرد فعلی شرکت به محتوا تاکنون چگونه بوده است؟
چه کسی در مورد موضوعات و محتوا تصمیم می گیرد؟
آیا یک تیم محتوا یا محتوای جداگانه ای وجود دارد که توسط کارکنان سایر بخش ها ایجاد شده است؟
این گروه در حال حاضر چه نوع محتوایی تولید می کند؟
عوامل اصلی تمایز شرکت چیست؟
برای اینکه کار شما راحت تر شود، سه تکنیک کلی برای بررسی محتوای فعلی سایت را مشخص می کنم:
بررسی محتوای فعلی بر اساس Google Analytics: تمام صفحات سایت، وبلاگ و صفحات فرود را بر اساس شاخص های Google Analytics بررسی کنید. موارد بسیار مهمی که باید به آنها توجه کنید شامل نرخ پرش، کل زمان حضور در سایت و تعداد بازدید از صفحه است.
این مرحله به شما کمک می کند پتانسیل کلمات کلیدی سایت خود را بسنجید.ببینید سایت شما در چه کلمات کلیدی رتبه خوبی دارد، روی کدام کلمات کلیدی باید بیشتر سرمایه گذاری کنید و محتوای شما ضعیف است و به قدرت بیشتری در سایت نیاز دارد. اگر نمی دانید چگونه از گوگل آنالیتیکس استفاده کنید، به راهنمای کامل گوگل آنالیتیکس در وبلاگ نوین مراجعه کنید.
بررسی بر اساس تکنیک های سئو: در این مرحله فقط باید یک بررسی کوتاه در مورد کیفیت بک لینک ها، مفید بودن سایت و مواردی از این قبیل انجام دهید.
بررسی منظره محتوای فعلی: آیا وضعیت فعلی محتوای شما کاربرپسند است؟ آیا کاربران با شما تعامل داشته اند؟ چقدر بازخورد دریافت کرده اید؟ در حال حاضر چه نوع مخاطبی را با محتوای خود درگیر می کنید؟ محتوای شما در بازار کجاست؟ (اگر با این مفهوم بازاریابی فوق العاده مهم آشنا نیستید، حتما مقاله تاثیر محتوا بر قیف بازاریابی را در وبلاگ ما مطالعه کنید).
3. هویت برند خود را به محتوا متصل کنید
اگر هویت برند تجاری خود را مشخص کرده اید و فقط می خواهید بازاریابی مبتنی بر محتوا را شروع کنید، نام تجاری شما باید در محتوا نیز ظاهر شود حتما بخوانید: همه چیز درباره ایجاد محتوا در اینستاگرام.
محتوای شما باید به برند کمک کند و مهمتر از آن محتوای شما نباید ارزش ها، چشم انداز و ماموریت متفاوتی با برند شما داشته باشد.بررسی کنید که چه مسائل، مشکلات و نیازهایی توسط برند اولویت بندی شده است. در تولید محتوا هم همین را در نظر بگیرید. تشخیص بصری را به عنوان پایه قرار دهید. تصاویر استفاده شده در مقالات، سرفصل ها و غیره می توانند به برندسازی کمک کنند.
مرحله 3: کلمات کلیدی کسب و کار خود را پیدا کنید
اجازه بدهید من آن را در این راه. تقریباً همه چیز به موضوعات مرتبط است. تحقیق کلمات کلیدی به سه دلیل مهم است:
تحقیق کلمات کلیدی به شما کمک می کند تا بفهمید کاربران به دنبال چه چیزی هستند، چه سوالاتی دارند و به چه چیزی در فضای کاری شما نیاز دارند.
کلمات کلیدی یکی از مهمترین درگاهها برای کلیک کاربران و هدایت ترافیک به سایت شما از طریق گوگل هستند.
گوگل همچنین کسب و کار شما را راحت تر شناسایی می کند. در واقع، ابزار اصلی گوگل برای درک کسب و کار و جایگاه شما، کلمات کلیدی شما هستند.
اما مراقب باشید که کل استراتژی شما نباید بر اساس کلمات کلیدی و سئو نوشته شود. کلمات کلیدی و سئو باید یک عامل مهم در استراتژی محتوای شما باشد. کلمات کلیدی می توانند باعث ایجاد محتوای خوب در ذهن شما شوند. اما این کافی نیست.شما باید این موضوعات را با ایده ها و نیازهای تجاری خود ترکیب کنید تا بتوانید بهترین محتوای ممکن را بنویسید.
چگونه موضوع را مطالعه کنیم؟
ده ها ابزار و خدمات مختلف وجود دارد که به شما در یافتن کلمات کلیدی کمک می کند. توجه داشته باشید که داشتن یک لیست طولانی از کلمات کلیدی مرتبط با کسب و کار و محصول شما کافی نیست. دسته بندی و اولویت بندی این موضوعات مهم است.
ابزارهایی مانند kwfinder، keywordtool، کلمات پیشنهادی در جستجوی گوگل و یکی از بهترین، Google Keyword Planner مفید هستند. بقیه به خودت مربوطه. بنابراین همیشه در نظر داشته باشید که تحلیل و قضاوت شخصی در شناسایی موضوعات و قصد کاربر از استفاده از آنها بسیار مهم است.
با توجه به اینکه این فقط یک بحث طولانی و مفصل است، می توانید هر آنچه را که باید بدانید و بهترین کلمات کلیدی برای کسب و کار خود را در «دوره تحقیقاتی کلیدواژه جدید» بیابید.
مرحله 4: رقبای خود را در تجارت خود بررسی کنید
یکی از مهمترین و اساسیترین گامها برای توسعه یک استراتژی محتوایی برای وبسایت شما، تجزیه و تحلیل رقبا است.یک روش ساده و مفید برای تجزیه و تحلیل نامزد وجود دارد:
از گوگل بزرگ کمک بخواهید. چگونه؟ فقط کلمات کلیدی مورد نظر خود را در گوگل جستجو کنید و لینک های بالای نتایج جستجو را شناسایی کنید. این کار ساده به معنای شناسایی مهم ترین نامزدها در زمینه کاری شماست. حالا کافی است سری به سایت های آن ها بزنید و اپلیکیشن های مختلف آن ها را بررسی کنید.
مثلا وبلاگ دارند یا نه؟ وبلاگ آنها چه دسته بندی هایی است، چه موضوعاتی را در وبلاگ پوشش داده اند، در کدام شبکه های اجتماعی حضور دارند. به شبکه های اجتماعی آنها سر بزنید و آنها را بررسی کنید.
در تجزیه و تحلیل کاندیدا، ما می خواهیم موارد زیر را درک کنیم:
در کدام موضوعات هنوز محتوا تولید نکرده اند؟
قوت و ضعف آنها در چیست؟
چه محتوایی بالاترین نرخ تعامل را دارد (لایک، کامنت و غیره)
تمرکز اصلی محتوا چیست؟
در چه رشته هایی رتبه می گیرند یا خیر؟
به طور کلی، ما می خواهیم روند دیگران را از تحلیل رقبا درک کنیم. با این کار استراتژی بهتری نسبت به رقبای خود ایجاد می کنیم و مهمتر از آن بخشی از سوژه ها، بازار و جامعه را هدف قرار می دهیم که هدف رقبای ما نیست. به این ترتیب کار ما راحت تر می شود.البته این پایان ماجرا نیست.
حال باید به سراغ چنین کسب و کارهایی یا رقبای خارجی رفت و سایت های خارجی را بررسی کرد. این نیز به شما کمک زیادی خواهد کرد. زیرا تمامی سایت ها و وبلاگ های خارجی از کیفیت بالایی برخوردار هستند و اگر بتوانید در زمینه کاری خود به سطح جهانی نزدیک شوید، مطمئنا برنده خواهید شد و از تمامی رقبای خود (یا شاید حتی از همه رقبا) پیشی خواهید گرفت.
نگران تقلید نباشید، تقریباً تمام کسب و کارهای موفق در هر زمینه ای تا حد ممکن شبیه نمونه های خارجی هستند. کافی است به درستی و هوشمندانه از آنها مشاوره بگیرید.
همانطور که می بینید، تجزیه و تحلیل رقبا بخش مهمی از استراتژی محتوا است. در سرویس بازاریابی اینترنتی: از میلیون تا میلیارد به صورت کاملا حرفه ای به شما توضیح می دهیم که چگونه باید رقبای خود را تحلیل و بررسی کنید. به عنوان یک تولید کننده محتوا، باید دنیای دیجیتال مارکتینگ را بشناسید. پس این دوره را از دست ندهید! در ویدیوی زیر در مورد فروش آنلاین صحبت می کنیم و توصیه می کنیم حتما تماشا کنید:
مرحله 5: پرسونای مشتری خود را ایجاد کنید
شخصیت مشتری مجموعهای از شخصیتهای خیالی است که دارای الگوهای رفتاری، اهداف، نیازها و ویژگیهای شخصیتی است که به مخاطب ایدهآل ما نزدیک است.پرسونا به شما کمک می کند تا بدانید رفتارهای مشتری شما چیست، چگونه به مسائل مختلف واکنش نشان می دهد، چه موانع ذهنی آنها را از شما دلسرد می کند، چه اهدافی دارند، به چه چیزی نیاز دارند و در نهایت چه کاری می توانید در مورد آنها انجام دهید. . پس از شناخت مخاطبان، می توانید یک برنامه بازاریابی موثر تنظیم کنید، نیازهای مخاطبان را برآورده کنید و آنها را به مشتریان وفادار برند خود تبدیل کنید. حتما بخوانید: تفاوت استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا را بدانید!
درباره پرسونا، پیشنهاد می کنیم مقاله مربوط به شخصیت مشتری را در وبلاگ ما مطالعه کنید.
در این مرحله می خواهیم بدانیم مشتریان فعلی چه کسانی هستند و مشخصات و ویژگی های آن چیست.
مشخصات و امکانات به شرح زیر است:
مشتریان این شرکت چه کانال هایی را از شرکت خریداری می کنند؟
آیا آنها آنلاین خرید می کنند؟ تلفنی سفارش میدن؟ یا تمایل بیشتری به خرید حضوری دارند؟
در چه سطح اقتصادی هستند؟
با چه لحنی می خواهند صحبت کنند؟ خیلی رسمی یا صمیمی؟
به چه سرگرمی هایی علاقه دارند؟
همه اینها درست است، اما چگونه می توان مخاطب ایجاد کرد؟
ما در وبلاگ جدید کار را برای شما آسان کرده ایم.به صفحه هویت برند و مشتری در آکادمی نوین بروید و این جدول را تکمیل کنید. تکمیل این جدول به شما کمک می کند تا یک شخصیت مشتری برای خود ایجاد کنید. قبل از پر کردن این بخش، اگر اطلاعات کاملی در مورد مشتریان خود ندارید، می توانید از طریق پیامک یا ایمیل برای مشتریان خود پرسشنامه ارسال کنید و بر اساس داده های جمع آوری شده در این پرسشنامه ها، پرسشنامه پرسونای مشتری را تکمیل کنید.
به طور معمول با روش هایی مانند تحقیق از مشتریان همیشگی می توانید فردی را آماده کنید، اما اگر کسب و کاری راه اندازی کرده اید یا امکان پرسش مستقیم وجود ندارد، تا حدود زیادی خودتان می توانید پاسخ ها را حدس بزنید.
در ادامه نحوه ارسال پرسشنامه و نحوه رسیدن به نتایج خوب را توضیح می دهیم.
چگونه یک پرسشنامه معتبر و مفید برای مشتریان خود ارسال کنیم؟
یکی از بهترین راه ها برای ارسال نظرسنجی به مشتریان از طریق ایمیل و پیامک است. اگر می خواهید برای مشتریان خود ایمیل بفرستید، مطمئن شوید که ایمیل شما انگیزه کافی برای مشتریان ایجاد می کند و به شما زمان زیادی می دهد.به عنوان مثال در ازای پر کردن این نظرسنجی، هدیه بدهید یا کد تخفیف ارسال کنید.
اما قبل از انتشار گسترده این مطالعه، چند نمونه را برای افراد مختلف ارسال کنید تا هرگونه سوال منفی را برطرف کنید.
مثلا من یک بار در یک شرکت مشاوره کار می کردم. همیشه تست های انسانی با پاسخ های بله و خیر وجود دارد که باید از مشتریان دریافت کنیم. بعد از مدتی نتایج عجیب و بی ربط به نظر می رسند. ما برای مدت طولانی بررسی می کنیم تا ببینیم دقیقاً چه چیزی اشتباه است. شاید باورتان نشود، اما وجود فعل منفی در جمله باعث سردرگمی کاربران می شود. به عنوان مثال، “من عصبی نیستم.” در این حالت کاربران دچار سردرگمی می شوند که اگر عصبی نباشند پاسخ آنها مثبت یا منفی است. بنابراین ما همه کلمات را به کلمات مثبت تغییر دادیم، مانند “غم من” و نتایج به نسبت منفی تر بود.
نظرسنجی تلفنی نیز می تواند کار شما را تکمیل کند، اگرچه اگر بخواهید با هر مشتری تماس بگیرید، بسیار وقت گیر و گران است. فقط برای مشتریان عادی که خیلی بیشتر از دیگران از خدمات شما استفاده کرده اند تماس بگیرید و سوالات دقیق تری بپرسید.مرحله 6: اطلاعات خود را بررسی کنید
اکنون تمام اطلاعات مورد نیاز خود را از اینجا به آنجا جمع آوری کرده اید. اما اینها فقط دسته ای از داده های خام هستند که بی فایده هستند مگر اینکه آنها را تجزیه و تحلیل کنید. به عبارت دیگر، اطلاعات باید در این سطح در دسترس باشد..
پاسخ بگذارید